Saturday, December 31, 2016

اعتراض شدید مردم به کشته شدن یک جوان بیگناه توسط نيروي انتظامي و فرار مامورین از صحنه. ۱۰ دی‌ ۱۳۹۵

در تاريخ جمعه ١٠ دي ماه ١٣٩٥ در شهر مرودشت استان فارس در خيابان شهدا مامورين گشت قرارگاه فرماندهي نيروي انتظامي كه مثلا حافظ جان و مال و ناموس مردم هستند بدون حكم و دستور دادستان و يا بدون وقوع جرم مشهود بي دليل و بدون وقوع هيچ تخلفي يكباره به تعقيب نوجوان موتور سواري بنام علي اكبر زارع فرزند مرحوم نوراله از خانواده اي فقير و محروم كه موتورسيكلت كوچكي داشته ميپردازند و نوجوان كه از ترس هجوم اين همه مامور شوكه شده فرار ميكند كه ماموران بنام سلمان قهرماني و گلستانه با سربازان همراه با خودروي تويوتا دو كابين به شدت تمام به تعقيب او مي افتند و چون نميتوانند اورا متوقف كنند با خودرو تعمدا به پشت موتور ميزنند كه در اثر اين ضربه عمدي نوجوان موتور سوار به شدت زمين ميخورد و در دم به خاطر شدت ضربه وارده به ناحيه سر و شكستن جمجمه و خونريزي شديد جان ميسپارد
سپس ماموران قصد ترك صحنه و گريختن داشتن كه با تجمع مردم و رشادت دو زن كه سوار خودروي مامورين ميشوند و بقيه هم جلوي خودرو ميخوابند آنها متوقف ميشوند و .... اما چه فايده ؟
آيا وظيفه نيروي انتظامي كشتن يك نوجوان بيگناه است يا شعار دادن بعنوان حافظ جان و مال مردم ؟؟؟
بر فرض اگر موتور سوار تخلف از مقررات راهنمايي رانندگي كرده بايست توسط مامورين ذيصلاح پليس راهوار جريمه شود يا به قتل برسد ؟؟؟
اقدام نيروي انتظامي خلاف همه قوانين و مقررات و قتل نفس است يا انجام وظيفه ؟
اگر يك فلسطيني در هزاران كيلومتر دورتر توسط يك خودروي پليس اسراييلي كشته ميشد چه سروصدايي در صدا و سيما بپا ميشد و چقدر تيتر اول همه خبرها را بخود اختصاص ميداد ؟؟
اما چرا يك نوجوان مسلمان ايراني بناحق اينگونه به قتل برسد و هيچكسي پاسخگو نيست مگر خون مسلمان حرمت ندارد ؟
اين نوجوان از سر فقر در زمستان موتور كوچكي ازين گازي ها داشته سوار ميشده و هيچ گناهي نداشته است همه مردم آن محل شاهد قساوت مامورين و قتل اين نوجوان بوده اند
هيچ يك از مسولان شهر در صحنه حاضر نشدند و كسي پاسخگو نيست
اگر موتور سواري جرم است چرا در كارخانه اش را نميبندند
چرا سرمايه هاي مردم بدبخت را ميگيرمد و تلف ميكنند بعد در پاركينگ توقيفي نيروي انتظامي با لودر آنها را بار كاميون ميكنند و نيروي انتظامي به ذوب آهن و بازيافتي ها ميفروشد و پول آنها را به جيب ميزنند و يا بعد از مدتي به مزايده ميگزارند و سند جديدي صادر ميكنند و ميفروشند
كدام قانون چنين اختياري به نيروي انتظامي داده ؟؟؟ اگر موتورسواوي جرم است در كدام قانون نوشته شده و چرا موتورهاي توقيفي را بعد از مدتي توقيف به مالك تحويل نداده و خودشان آنها را ميفروشند ؟؟؟
در شهر چهارصدهزار نفري مرودشت شش پاركينگ هكتاري پر از موتورهايي است كه با داشتن پلاك و بدون تخلف صرفا با زور مامورين توقيف شده اند
آيا اين باج گيري و راهزني در روز روشن نيست ؟؟؟

No comments:

Post a Comment