Shah of IRAN, Ali Amini, گفتگوي شاه ايران با علي اميني «1978»؛

دوستان ارجمند ـ گفتگوی ضبط شده ای بدستم رسید که خبر از تلفن شاه به دکتر علي امینی در پیرامون رویداهای گوناگون به ما میدهد. من تلاش کردم که گفتگو را با کفیت بهتری بشما پیشکش میکنم تا مطلب ایشان بطور مناسب و روشنتر بگوش علاقمندان برسد! آنچه که از گفتگو برمیاید اینست که شاه در حال رایزنی با دکتر غلامحسین صدیقی (وزیر کشور کابینۀ دکتر مصدق) برای تشکیل کابینه بوده است (بایستی ماهها پیش از فرو ریزی رژیم شاهنشاهی و حتی پیش از کنفرانس گوادلوپ بوده است) ـ از گفتگوها اینچنین دستگیر میشود که شاه در تصمیم گیری خود برای عقب راندن شورشیان بشکل آشکاری سست و مردد است و سکان کنترل کشور را از دست داده است. هراس و نگرانی وجوش را گرفته و بناچار دست به دامان کسی مانند دکتر امینی میشود که شاه وی را مهرۀ آمریکاییان میدانست و در آنزمان هم علی امینی تنها یک رابط بین ملاهای میانه روی شیعه (شریعتی، گلپایگانی، مرعشی) و دربار پهلوی بود و بی شک وی در بین مردم نمیتوانست نقشی داشته باشد! ساواک طرح دستگیری سیصد تن از سران را به شاه میدهد ولی شاه آنرا نمی پذیرد و تنها همراه با رخدادهای روزمره به پیش میرود. شاه نگران بی آبرویی است (رفتن به مانند یک پیرزن) که در حال رخ دادن بوده است که چندین ماه بعد به فروپاشی رژیم پهلوی انجامید ( پذیرش شکست در میان ناباوریهای همگان و خالی کردن میدان مبارزه و روزشماری برای رفتن بجای پایداری و مقاومت در برابر سختی ها از نشانه های آن دوران است که در گفتگوی کوتاه بروشنی نمایان است ـ برداشت من اینست). بهرحال داوری بیشتر در این باره را به عهدۀ خود شما نازنینان واگذار میکنم تا لطف کرده و ما را هم از جریان دیدگاههای خودتان قرار دهید ـ سپاسگزار همیشگی شما