Sunday, December 11, 2016

باران......!!


باران که شدی مپرس این خانه ی کیست
سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست
باران که شدی پیاله ها را نشمار
جام و قدح و کاسه و پیمانه یکیست
باران, توکه از پیش خدا می آیی
توضیح بده عاقل و فرزانه یکیست

بر درگه او چونکه بیفتند به خاک
شیر و شتر و رستم و موریانه یکیست

با سوره ی دل اگر خدارا خواندی
حمد و فلق و نعره ی مستانه یکیست

این بی خردان،خویش خدا می دانند
اینجا سند و قصه و افسانه یکیست

از قدرت حق هرچه گرفتند به کار
در خلقت تو و بال پروانه یکیست

گر درک کنی خودت خدا میبینی
درکش نکنی , کعبه و بتخانه یکیست. شاعر:مهدی مختار زاده

No comments:

Post a Comment