اینجا بیمارستانهایی دارد شبیه به وال استریت، بازاری برای خرید و فروش بچه. زنهایی میآیند، کودکشان را به دنیا میآورند، برگهای را امضا میکنند و بچه را میفروشند؛ ناقابل! بین پانصد هزار تا یک و نیم میلیون تومان.
اینجا بازارهایی دارد برای خرید و فروش حیوان. آدمهایی میآیند تا برای سرگرمی روزانهشان، پول خرج کنند. حیواناتی از هر نوع و هر نژاد؛ ناقابل! از صد هزار تا سی میلیون تومان.
اینجا کودکانی دارد که آموزش میبینند؛ نه در مدرسه که در خیابان. آموزش میبینند که از طلوع صبح تا بوق سگ برای اربابشان کار کنند. کارگرانی که اگر خوب کار کنند، قیمتشان بیشتر میشود. قیمت این کودکان برده، ناقابل! از صد هزار تا پنج میلیون تومان.
اینجا دانش آموزانی هستند که تعطیلات آخر هفتهشان مسافرتهای اروپایی است. خجالت میکشند که همکلاسیهایشان بفهمند برای تعطیلات عید به مالزی رفتهاند. شهریهی این مدارس، ناقابل! بین 20 تا 25 میلیون تومان در سال.
اینجا در زمستانهایش آدمها زنده-زنده در گور میخوابند. اینجا در پایتختش 15 هزار آدم، مرد، زن، کودک، پیر، جوان، شبهای سرد زمستان را باید تا صبح گوشهی خیابانها کز کنند. اینجا با همهی آسمانخراشها و ادعاهای بلند مسئولانش، پایتختش، گرمخانهای برای گنجایش همهشان ندارد؛ پس گورخواب میشوند.
No comments:
Post a Comment