تقدیم به جانباختگان آبان 98
مستضعفین شورشی
اخبار این چن روزه رو شنیدی؟
کلیپای تظاهراتو دیدی؟
دیدی یه چن تا لش و لوش اشرار
جیرهخور وطنفروش بیمار
چطوری شهرو به آتیش کشیدن
به چار دهه خدمت ما شاشیدن
والاهه خلق بیسپاسی داریم
ملت لات بیکلاسی داریم
چهل ساله تا میتونسته خورده
حالا که سیر شده، بالا آورده
خوشی زیر دلش زده اساسی
هار شده افتاده به ناسپاسی
ملتی که این همه سربلنده
برای چی داد میزنه؟ بخنده
نمیبینه بمب اتم داریم ما؟
نمیبینه کشور قم داریم ما؟
نمیبینه قدرت مرزی داریم؟
نمیبینه منصور ارضی داریم؟
نمیبینه تو خاورِ میانه
پامون رسیده تا مدیترانه؟
نمیبینه رشد طبیعی داریم؟
نمیبینه هلال شیعی داریم؟
امریکا افتاده به دست و پامون
واسطه میفرسته همش برامون
میگه غلط کردم آقا ولم کن
یه سلفی بام بگیر و خوشدلم کن
ملتی که این قده بیاتکته
نشسته تو عزای اینترنته
بابا، آب و برقو که قط نکردیم
خدا نکرده شیطنت نکردیم
گفتیم حالا یه کمی ترک جوک شه
هزینه شارژشم یه کم سبک شه
یارانهمون الاهی کورش کنه
خفش کنه زنده به گورش کنه
دورهی شاهو همه یادشون رفت
کفر و گناهو همه یادشون رفت
شب تا سحر قمار و الواتی بود
زنا و مردا همه قرقاطی بود
اون همه معصیت، خدا نشناسی
هزار هزار زندونی سیاسی
حالا که این جور گل و بلبل شده
یابو ورش داشته و منگل شده
گیر داده این جا اون جا اختلاسه
یا زیر خط فقره، آس و پاسه
این رو نمیگه اگه پولی بردیم
نفتو سر سفره به جاش آوردیم
فک نکنین پولارو کاری کردیم
سوریه سرمایهگزاری کردیم
چن سال دیگه همه روبراهن
تا خرخره غرق توی رفاهن
به جای این که یک کمی کش بدن
دندونو رو جیگر فشارش بدن
رفتن از انگیلیس شرور آوردن
از امریکا تیغ و ساطور آوردن
تفنگ یک لول و دو لول گرفتن
از عربای سنی پول گرفتن
دلار و پوند و لیره خیلی خیلی
خیلی ینی دپونزه بیس تریلی
شرورای وحشی اغتشاشگر
ایرانو کردن مثه روز محشر
نمیدونم چجوری این طوری شد
حواسمون بودا، ولی فوری شد
مرزامونو چار چشی میپاییدیم
مگس میومد رو هوا میدیدیم
از کجا اومدن که ما ندیدیم
یواشکی بگم؟ یه کم ترسیدیم
تا ما بجنبیم همه شون جیم شدن
توی تموم شهرا تقسیم شدن
با این که ما شرّو خابونده بودیم
ریشهی فتنه رو سوزونده بودیم
زیر اجاق فتنه باز الو شد
تو صد و ده تا شهرمون ولو شد
بانکا و خونهها رو آتیش زدن
هر کسی مثل بنده با ریش، زدن
رو دیوارا دری وری نوشتن
شعار ضد رهبری نوشتن
سپاهیا رو زخم شمشیر زدن
تو کلّهی بسیجیا تیر زدن
ما چیزی دستمون نبود، گل بودش
رو شونه مون پرچم چارقل بودش
زیر لبم ذکر دعا و یاسین
میگین نه از صدا سیما بپرسین
اول کار یه کم زمینگیر شدیم
ولی خدا خاس دوباره شیر شدیم
ملت حزب الله پابوس اومدن
با اوتوبوس و مینی بوس اومدن
باز دوباره مشغول لفت و لیسیم
مدیدن کیک و مدیون ساندیسیم
اگر چه اغتشاشگرا پنچرن
آتیشِ رفته زیر خاکسترن
ولی یه چن صباحی در امونیم
نشستیم و اون جا رو میخارونیم
هرکی میخاد هرچی میخاد هُو بگه
هالو بازم پرت و پلاشو بگه
No comments:
Post a Comment