Thursday, October 31, 2013
تایمز: بیماری خامنهای، و نگرانی بر سر جنگ قدرت, نگرانیها بر سر سلامتی رهبر جمهوری اسلامی، حساسیتهای مرتبط با خلا قدرت در این برهه حساس را بالا برده است.
تایمز لندن امروز در گزارشی، به بررسی غیبت آیتالله خامنهای از انظار پرداخته است. به نوشته تایمز، آیت الله خامنهای هر سال به مناسبت موسم حج، پیامی برای زائران میداد که امسال خبری از پیام معمول او نبوده است. همچنین، رهبری نظام اسلامی امسال در مراسم «عید غدیر» سخنرانی نکرده است.
یک حامی آیت الله خامنهای به تایمز گفته است که احتمالا بیماری رهبری جدیتر از حد تصور است. او میگوید: «مردم میترسند که این پایان کار او باشد.»
تایمز همچنین به نوشته حسین رستمی اشاره کرده است که دیروز در خودنویس منتشر شد. آقای رستمی در فیسبوک خود نوشته بود: «خبرهای خوبی نمیرسد از حال بزرگترمان؛ عید غدیر هم با مردم و مهمانان صحبت نکردند....خیلی دعا کنید.»
به نوشته تایمز، آقای رستمی از مدیران سایت دست راستی «عماریون» از ادامه بحث در اینباره منع شده است.
Wednesday, October 30, 2013
Tuesday, October 29, 2013
یک عده فعال حقوق بشر و روزنامهنگار هم هستند، اغلب هم دنبالچههای خارج کشوری شورای راه سبز امید، سفیران سبز امید، تلویزیون رسا و کجا و کجا که عکسی از حبیبالله گلپریپور رو کردهاند با اسلحه توی دستهایش که آی بیایید تجزیهطلب تروریست را ببینید که چه و چه.
یک عده هم راه افتادهاند که حالا از کجا معلوم از این اسلحه استفاده کرده است؟
نع! اصلن استفاده کرده است، خوب هم استفاده کرده است!
"فعال" قهرمان! جاکش اعظم! همه که نمیتوانند مثل شما بودجه بگیرند و سایت راه بیندازند، همه که نمیتوانند مثل شما بودجه بگیرند و تلویزیون بزنند، همه که بورسیهی دانشگاههای بزرگ نمیشوند و سازمان غیردولتی "مستقل" با بودجههای کلان راه نمیاندازند.
مردمی هم هستند که در مقابل سی سال سرکوب و کشتار نظاممند، اسلحه به دست میگیرند و از خودشان دفاع میکنند. دستهای مسلح آنان بوسیدنی است و پیراهنهای اتو کشیدهی شما بوی گند خون گندیده میدهد، شما و قهرمانانتان که بازجوهای سابق و جلادان سابق و سانسورچیهای سابق و چماقداران سابق و گند و کثافت سابقاند.
پینوشت: طنز ماجرا اینجاست که برخی از این حضرات برای نجات خودشان ماهها مهمان اردوگاههای مسلح کومله هم بودهاند و آن زمان فراموش کرده بودند به میزبانشان بگویند تروریست و تجزیهطلبند.
از صفحه فیسبوک هژیر پلاسچی
Monday, October 28, 2013
زيبا كلام در نامهای به روحانی: دستور دهيد اعضاء دولت در هیچ مراسمی به مناسبت ۱۳ آبان شرکت نكنند
متن كامل اين نامه به شرح زير است:
جناب آقای دکتر حسن روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران دامت اقباله
احتراما به استحضار می رساند که سخنی به گزاف نرفته اگر گفته شود که عمده
تحرکات دولت جنابعالی ظرف یکصد روز گذشته در جهت آشتی با دنیا و تنش زدایی
با غرب و بالاخص با آمریکا می بوده.
انتظار آن می رفت که دست کم
امسال مراسم ۱۳ آبان برگزار نمی شد. اما بر عکس، تندروها بدون کمترین
عنایتی به مصالح و منافع ملی و ازسرعناد و لجبازی با رویکرد تنش زدایی و
آشتی جویانه دولت شما،سودای آن دارند تا امسال بزعم خودشان سنگ تمام
بگذارند و با آتش زدن پرچمهای بزرگ تر و متعدد تر آمریکا تا آنجا که میسور
است دشمنی و توهین به آمریکا را بیشتر از سالهای گذشته هم به نمایش
بگذارند. از آنجا که این رفتار مغایر با سیاستهای آشتی جویانه آن دولت می
باشد، و از آنجا که کسر قابل توجهای از هم میهنانمان با این حرکات همراه
نمی باشند، اما مجالی و امکانی برای ابراز و نشان دادن مخالفتشان ندارند،
جنابعالی هم به واسطه پاسداری از منافع ملی کشور و هم اداء احترام به همه
ایرانیانی که با این تندرویها و افراطی کاریها مخالف هستند، رسما اعلام
بفرمایید که اعضاء دولت فخیمه در هیچ مراسمی به مناسبت ۱۳ آبان شرکت
نخواهند نمود. به علاوه اعلام شود که هرگونه توهین به پرچم و شئونات ملی
کشورها و ملتهای دیگر از نظر آن دولت جم جاه محکوم می باشد.
ایام به کام باد
صادق زیباکلام
پنجم آبان ماه یکهزار و سیصد و نود و دو
پگاه آهنگرانی ، حامی روحانی ، بازداشت شد, پگاه آهنگرانی در دادگاه بدوی به تحمل ۱۸ ماه حبس تعزیری محکوم شد
پگاه آهنگرانی، بازیگر سینما، در دادگاه بدوی به تحمل ۱۸ ماه حبس تعزیری محکوم شده است. دادگاه بدوی به ریاست قاضی مقیسه برگزار شده است.
آهنگرانی از حامیان و فعالین ستاد تبلیغاتی میرحسین موسوی بوده و سابقه ی بازداشت داشته است و پیش از این در تیرماه سال ۹۰ بازداشت شده و به زندان اوین منتقل شده بود.
پگاه آهنگرانی، هنرپیشه سینما که در گردهمایی حامیان روحانی مورد تقدیر او قرار گرفت، دیشب بازداشت شد و مادرش، منیژه حکمت نیز خبر بازداشت او را تایید کرد.
به گزارش آینده، هنوز از علت بازداشت وی خبری در دست نیست، اما از متن مادرش چنین بر می آید که این بازداشت مربوط به پرونده قبلی اوست.
فارس هم در این باره نوشت: پ . الف یکی از بازیگران زن سینمای ایران شب گذشته بازداشت شد.
البته هنوز از علت دستگیری این بازیگر اطلاعی در دست نیست و مشخص نشده است که وی به چه اتهامی بازداشت شده است.
این در حالی است که مسئولان قضایی کشور هنوز در خصوص علت بازداشت وی اظهارنظری نکرده اند.
.......نعیمه اشراقی، محاکمه میشود.
پرونده شکایت جمعی از “خانواده شهدا” که گروه خاصی از آنان وسیله ای برای
تسویه حسابهای جناحی میباشند از نعیمه اشراقی برای رسیدگی به شعبه چهار
دادسرای فرهنگ و رسانه ارجاع شد.
به گزارش فارس، داوود براتی دبیر هیئت شهدا و ایثارگران در گفتگو با مهر اعلام کرد: طی روزهای گذشته و به دنبال اظهارات «نعیمه اشراقی» نوه دختری خمینی و اعتراض تعدادی از “خانوادههای شهدا”، از قوه قضائیه، مجازات نعیمه اشراقی را خواستار شدند.
وی افزود: بر اساس طومار “خانوادههای شهدا” شکایتی مبنی بر نشر اکاذیب و توهین به خانواده شهدا و امام خمینی در شعبه ۴ دادسرای فرهنگ رسانه اعلام وصول شده است.
همچنین این هیئت طی نامهای به رئیس دادسرای ناحیه ۳۱جرائم رایانه ای تقاضا کرده است که به دلیل انتشار مطالب نعیمه اشراقی درباره “خانواده شهدا” و خمینی در صفحه فیس بوک وی، موضوع در دستور کار رسیدگی این دادسرا قرار گیرد.
به گزارش فارس، داوود براتی دبیر هیئت شهدا و ایثارگران در گفتگو با مهر اعلام کرد: طی روزهای گذشته و به دنبال اظهارات «نعیمه اشراقی» نوه دختری خمینی و اعتراض تعدادی از “خانوادههای شهدا”، از قوه قضائیه، مجازات نعیمه اشراقی را خواستار شدند.
وی افزود: بر اساس طومار “خانوادههای شهدا” شکایتی مبنی بر نشر اکاذیب و توهین به خانواده شهدا و امام خمینی در شعبه ۴ دادسرای فرهنگ رسانه اعلام وصول شده است.
همچنین این هیئت طی نامهای به رئیس دادسرای ناحیه ۳۱جرائم رایانه ای تقاضا کرده است که به دلیل انتشار مطالب نعیمه اشراقی درباره “خانواده شهدا” و خمینی در صفحه فیس بوک وی، موضوع در دستور کار رسیدگی این دادسرا قرار گیرد.
Sunday, October 27, 2013
جمعیت فقیر کشور در حال افزایش ، فقرای تحت حمایت کمیته امداد در حال کاهش، صندوق صدقات در حال افزایش ! نصب سالانه 600هزار صندوق صدقه در ایران
روزنامه شرق: آمارهای منتشرشده از سوی «کمیته امداد امامخمینی» نشان میدهد از سال 83 تاکنون به صورت میانگین هرسال 600هزار صندوق صدقه جدید در کشور نصب شده است.
افزایش سالانه 600هزار صندوق صدقه در ایران در حالی است که بر اساس آمارهای منتشرشده توسط کمیته امداد تعداد مددجویان تحت پوشش آن به صورت سالانه در حال کاهش است. کل نفرات تحت پوشش کمیته امداد امامخمینی در سال 89 تعداد چهارمیلیونو311 هزارو567 نفر بودند اما این تعداد یکسال بعد با 11/7درصد کاهش به سهمیلیونو808هزارو528نفر رسیده است.
افزایش تعداد صندوقهای صدقات در ایران بهگونهای است که هماکنون به ازای هر 10ایرانی یک صندوق صدقه در کشور وجود دارد. آمار جالبتر در اینباره اما بهنسبت برابری تعداد مددجویان با این صندوقهاست. بر این اساس میتوان گفت هماکنون به ازای هر فرد تحت پوشش کمیته امداد در حدود دوصندوق صدقه وجود دارد.
با وجود پنهانکاری دولتی و نبودِ اطلاعات معتبر رسمی، فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران با استفاده از منابع معتبر و داخلی به این نتیجه رسیده اند که بیش از 50% از جمعیت بیشتر از 75 میلیون نفری ایران در زیر خط فقر زندگی می کنند. گزارش های تحقیقی اخیر نشان می دهند که قدرت خرید مردم در ظرف هشت سال از سال 1384 تا 1392 به میزان 72% کاهش پیدا کرده است.
در سالهای 88 تا 89 آماری که در ارتباط با خانواده هایی که توان پرداخت هزینه های سنگین درمان بیماریهای سخت را نداشته و ناگزیر با فروش وسایل زندگی به زیر خط فقر رفته اند، در حدود 2.5 تا 4 درصد از کل جمعیت کشور اعلام شده بود. اما این آمار در سالهای 90 تا 91 به مرز 7.5 درصد رسیده است.
افزایش 5 درصدی خانواده هایی که بر اثر پرداخت هزینه های درمان به زیر خط فقر رفته اند، حکایت از این واقعیت دارد که جمعیت فقیر ایران روز به روز در حال گسترش است . جای این سوال باقی است در شرایطی که جمعیت فقیر کشور در حال افزایش است چگونه افراد تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی کاهش یافته اند و چگونه با وجود کاهش جمعیت تحت پوشش کمیته امداد ، سالانه بر میزان صندوقهای این کمیته افزوده شده است ؟!
ایـــنم سرهـــنگی که کلفت ترین اراذل رو از پا در آورده ....
کسی که تنها با ماشینش میره تو محل ....
فلاح و ... جائی نیس کسی بخواد سرک بکشه توش ...
ولی سرهنگ مثل بختک افتاده به جونشون :}
کاش همه به جای شِکم گنده کردن و ... یکم به فکر آسایش جامعه بودن و نه بر هم زدن آرامش موجود جامعه ....
یه دونه باشی سرهنگ ...
سردار نورعلی شوشتری و وصیت نامه ای تکان دهنده... قابل توجه مسئولین کشور...
وی در صبح یکشنبه ۲۶ مهر ۱۳۸۸ در همایش وحدت اقوام و مذاهب سیستان و بلوچستان که با شرکت عشایر بلوچ در منطقهٔ پیشین جریان داشت در انفجاری انتحاری به همراه برخی از فرماندهان سپاه و عشایر بلوچستان کشته شد. عامل انتحاری انفجار عبدالواحد محمدزاده از اعضای جنبش مقاومت ملی ایران بود. در زیر قسمتی از وصیت نامه ایشان را آورده ایم که بسیار زیباست :
قسمتی از وصیت نامه نورعلی شوشتری
دیروز ازهرچه بود گذشتیم
امروزازهر چه بودیم گذشتیم
آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز
دیروزدنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود
جبهه بوی ایمان می داد و اینجا ایمانمان بومی دهد
آنجا بر درب اتاقمان می نوشتیم : یا حسین فرماندهی از آن توست
الان می نویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید
الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم
بصیرمان کن تا ازمسیر برنگردیم
آزادمان کن تا اسیرنگردیم
Saturday, October 26, 2013
مسجد جمکران به روایت تصویر
در این مکان انسان تحقیر میشود
موجود موهومی که برای سلامتیش کمک مالی جمع میکنند ،میخواهد رهایی بخش بشریت باشد
Friday, October 25, 2013
برای عید غدیر چه خیال های شیرینی شکل گرفت!!
برای
عید غدیر چه خیال های شیرینی شکل گرفت. قرار بود به مردم عیدی دهند،
بسیاری منتظر خبر رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی بودند و آماده فصلی تازه
از همبستگی ملی برای بهبود امور. اما نه تنها هیچ خبری از آزادی ها نشد، که
در یکی از تلخ ترین و شوک برانگیزترین اتفاقات ممکن، خبر هتک حرمت دختران
میرحسین موسوی و ضرب و شتم و زدن سیلی به گوش آنها در عید سادات منتشر شد.
امروز که دختران میرحسین برای عید غدیر به دیدن پدر و مادر در حصر خود رفتند پس از دیدار با برخورد زشت مامور امنیتی مواجه شدند . آنان اعتراض کردند ولی سیلی بر گونه های دو نفر از آنان نواخته شد. وقتی دست بار دیگر برای دست اندازی و جسارت … بلند شد دختر میرحسین برای ممانعت دست جلو برد و مقاومت کرد که با گاز گرفتن مامور مواجه شد . این عکس دو سه ساعت پس از واقعه انداخته شده است. دختر میرحسین موسوی به کلمه میگوید شدت گازگرفتگی به حدی بود که در ابتدا خونریزی داشت.
امروز که دختران میرحسین برای عید غدیر به دیدن پدر و مادر در حصر خود رفتند پس از دیدار با برخورد زشت مامور امنیتی مواجه شدند . آنان اعتراض کردند ولی سیلی بر گونه های دو نفر از آنان نواخته شد. وقتی دست بار دیگر برای دست اندازی و جسارت … بلند شد دختر میرحسین برای ممانعت دست جلو برد و مقاومت کرد که با گاز گرفتن مامور مواجه شد . این عکس دو سه ساعت پس از واقعه انداخته شده است. دختر میرحسین موسوی به کلمه میگوید شدت گازگرفتگی به حدی بود که در ابتدا خونریزی داشت.
Thursday, October 24, 2013
Khaled Nabi Cemetery, نمادهای جنسی گورستان خالد نبی یک یک ناپدید میشوند
این «قبرستان»، در شمال ایران، در ارتفاعات دورافتاده و صعب العبوری در90 کیلومتری شهر گنبد کاووس واقع شده. طبق آخرین سرشماری جامعی که از سنگهای قبرهای این قبرستان صورت گرفته است، در این دشت که گاهی به «دشت آلتها» از آن یاد میشود حدود 600 سنگ قبر به شکل آلت تناسلی مردان و سینه زنان است. اما در حال حاضر و طبق شمارش نه چندان دقیق یکی از ناظران ما در حال حاضر تنها نیمی از این ستون ها یا سنگ قبرها باقی ماندهاند.
نکته تاسف برانگیز دیگر درمورد این خرده فرهنگ ایرانی که در طول تاریخ نابود و به دست فراموشی سپرده شده، این است که در واقع هیچ تحقیق علمی جامعی درباره این قبرستان تاکنون صورت نگرفته. طبق تنها تحقیق و برآوردی که در مورد این قبرستان صورت گرفته، احتمالا قدیمی ترین این قبرها قدمتی در حدود هزار سال، امتداد در دوره اسلامی و سلجوقی و جدیدترین آنها که تاریخی کوچک بر روی آن دیده میشود متعلق به هفتاد سال پیش است.
اما اینکه واقعا این ستون های سنگی متعلق به چه دوره تاریخی هستند و یا متعلق به کدام خرده فرهنگ منطقهاند و یا حتی اینکه واقعا اینجا قبرستان بوده و یا کاربرد دیگری داشته، هیچکدام مشخص نیست.
تنها ایده ای که از سوی برخی از محققان باستان شناسی در این زمینه عنوان شده این است که احتمالا این سنگ ها، قبرستانی متعلق به بخشی از ساکنان این منطقه و در برشی از تاریخ تعلق داشته که به مذهب «آلت پرستی» و یا «آیین فالیک» گرایش داشته اند. به خصوص نزدیکی این منطقه به آسیای مرکزی که آیین فالیک در آن منطقه پیروانی داشته و همچنان دارد، این ظن را بیشتر کرده است.
اما هر چه که هست، این است که یکی از نایابترین آثار تاریخی ایران در حال «آب رفتن» است که به اعتقاد ناظران ما، با توجه به نبود نشانه ای از بقایای سنگ های قبر و ناپدید شدن ناگهانی حدود نیمی از این آثار تاریخی دزدیده و یا نابود شده اند
خانه استاد آواز ایران با خاک یکسان شد !!
خانه بنان با خاک یکسان شد. اکنون به جای حرمت و خاطره این خانه، آپارتمان بلندی سبز شده است. این خانه در نیاوران، بلندیهای جمالآباد، نبش کوچه مینا، پلاک«12» قرار داشت. محمد بهشتی، مشاور ارشد سازمان میراث فرهنگی این اتفاق را فاجعهای دانست که تهران را هر روز تهیتر از خاطرههایش میکند.
به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی- خانه استاد بنان هم به فهرست بلند تخریبیهای خانههای تاریخی تهران پیوست. خانه استاد آواز ایران تخریب شد تا جایش ساختمان بلند سیمانی سر به فلک بگذارد.
این خانه تاریخی که در نیاوران، بلندیهای جمال آباد، نبش کوچه مینا، پلاک 12 قرار داشت، حالا از هر خاطرهای تهی شده و تهران یکی دیگر از بناهای مشاهیر خود را از دست داد.
Wednesday, October 23, 2013
شکنجه زندانیان با امواج پارازیت موبایل...
صب دستگاه های پارازیت امواج موبایل و خط شکن در زندان رجایی شهر امنیت سلامت زندانیان سیاسی این زندان را به خطر انداخته است.
به گزارش کلمه از روز دوشنبه ریاست زندان رجایی شهر اقدام به نصب دستگاه هایی کرده که باعث سردرد شدید و حالت تهوع زندانیان شده است.
به گفته خانواده های زندانیان سیاسی رجایی شهر شدت امواج این دستگاه ها به حدی ست که طی دو روز گذشته اکثریت زندانیان به دلیل سردرد و تهوع شدید، حال جسمانی بدی دارند. خانواده های این زندانیان ضمن ابراز نگرانی از آسیب ها و تاثیر این پارازیت ها و احتمال ابتلا به سرطان، خواستار برداشتن این دستگاه ها از بند شده اند.
به گزارش کلمه از روز دوشنبه ریاست زندان رجایی شهر اقدام به نصب دستگاه هایی کرده که باعث سردرد شدید و حالت تهوع زندانیان شده است.
به گفته خانواده های زندانیان سیاسی رجایی شهر شدت امواج این دستگاه ها به حدی ست که طی دو روز گذشته اکثریت زندانیان به دلیل سردرد و تهوع شدید، حال جسمانی بدی دارند. خانواده های این زندانیان ضمن ابراز نگرانی از آسیب ها و تاثیر این پارازیت ها و احتمال ابتلا به سرطان، خواستار برداشتن این دستگاه ها از بند شده اند.
Tuesday, October 22, 2013
پول های بانک جهانی برای نجات دریاچه ارومیه کجا رفت!???
بهروز دهزاد، کارشناس اکولوژی آبهای داخلی و استاد دانشگاه درگفتگو با
خبرگزاری حکومتی ایسنا گفت : آبی که منتقل میشود اصلا به دریاچه نرسیده و
روستاییان در میان راه آن را برداشت میکنند. زیرا انتقال آب تابع اصول و
قوانینی است که هیچ کدام از آنها در این طرح در نظر گرفته نشده است.وی
نتقال آب رود ارس به دریاچه ارومیه را بی فایده دانست و گفت: این طرح بدون مطالعه و بررسی ابعاد تخریب انجام شده است.
زیرا سدها عامل خشکی دریاچه ارومیه نیستند / احداث جاده کلانتری موجب نابودی دریاچه ارومیه شد.
این کارشناس ارشد محیط زیست تاکید کرد: دریاچه ارومیه از زمانی دچار این سرنوشت شد که جادهای را به صورت کاملا غیرعلمی و غیراصولی در وسط آن احداث کرده و با تخریب یک کوه و ریختن سنگهای به داخل آب، دریاچه را به دو نیم تقسیم کردند.
دهزاد افزود: این کار باعث قطع جریان آب دریاچه شد. در حالی که جریان آب دریاچه، حکم خون در بدن انسان را داشته و همانگونه که خون باعث اکسیژن رسانی به اعضای مختلف بدن میشود، با خنکتر کردن دریاچه، موجب کاهش تبخیر آبهای آن میشود.
دهزاد گفت: در اواخر دولت دهم پروژهای با همکاری بانک جهانی برای نجات دریاچه ارومیه طراحی شد که حتی یک صفحه کاغذ هم از وضعیت اجرای آن ارائه نشده است و در آخر هم اصلا معلوم نشد وامهای هنگفتی که از بانک جهانی گرفته شده و باید بازگردانده شود کجا رفت؟
زیرا سدها عامل خشکی دریاچه ارومیه نیستند / احداث جاده کلانتری موجب نابودی دریاچه ارومیه شد.
این کارشناس ارشد محیط زیست تاکید کرد: دریاچه ارومیه از زمانی دچار این سرنوشت شد که جادهای را به صورت کاملا غیرعلمی و غیراصولی در وسط آن احداث کرده و با تخریب یک کوه و ریختن سنگهای به داخل آب، دریاچه را به دو نیم تقسیم کردند.
دهزاد افزود: این کار باعث قطع جریان آب دریاچه شد. در حالی که جریان آب دریاچه، حکم خون در بدن انسان را داشته و همانگونه که خون باعث اکسیژن رسانی به اعضای مختلف بدن میشود، با خنکتر کردن دریاچه، موجب کاهش تبخیر آبهای آن میشود.
دهزاد گفت: در اواخر دولت دهم پروژهای با همکاری بانک جهانی برای نجات دریاچه ارومیه طراحی شد که حتی یک صفحه کاغذ هم از وضعیت اجرای آن ارائه نشده است و در آخر هم اصلا معلوم نشد وامهای هنگفتی که از بانک جهانی گرفته شده و باید بازگردانده شود کجا رفت؟
Monday, October 21, 2013
مجید توکلی بعد از چهار سال با وثیقه 600 میلیونی به مرخصی آمد
مجید توکلی در سال ۱۳۶۵ در شیراز متولد شد، او در سال ۱۳۸۳ و در رشته مهندسی کشتی (موتور) وارد دانشگاه صنعتی امیرکبیر شد. وی به دلیل بازداشتهای متعدد و ماههای طولانی و بازداشت به «شرف جنبش دانشجویی» معروف شد.رسانههای مخالف دولت ایران و برخی رسانههای خارجی از تبعید مجید توکلی در سال ۱۳۸۸ برای ادامه تحصیل به بندرعباس سخن گفتهاند. البته وی در حقیقت تبعید نشده بود، بلکه مانند سایر دانشجویان کارشناسی دانشکدهٔ مهندسی دریا برای گذراندن بخشی از دروس خود در دو ترم انتهایی تحصیلش به واحد بندرعباس دانشگاه صنعتی امیرکبیر رفت.
بازداشت اول و دوم
وی اول بار پس از اعتراض به حضور محمود احمدینژاد در این دانشگاه و پس از آن چاپ نشریات جعلی دانشگاه در سال ۱۳۸۵ دستگیر و مدت ۱۵ ماه را در کنار چند دانشجوی دیگر در زندان بسر برد، گرچه در نهایت برخلاف نظر وزارت اطلاعات و دادستان تهران و مسئولان دانشگاه امیر کبیر از این اتهام تبرئه شدند.
وی بار دیگر پس از شرکت در مراسم سالگرد درگذشت مهدی بازرگان در مقابل حسینیه ارشاد دستگیر شد و ۱۱۵ روز را در بازداشت انفرادی در بندهای ۲۴۰ و ۲۰۹ زندان اوین گذراند با وثیقه ۲ میلیارد ریالی آزاد شد.
کمیته حقوق بشر انجمن اسلامی دانشگاه امیر کبیر پیرامون شکنجه دانشجویان طی بیانیهای اعلام کرد: «تجربه بازداشت دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک در ادوار متعدد نشان دادهاست که در این دوران تمامی دانشجویان برای مدت طولانی در سلول انفردای بسر میبرند. آنها در تمامی ساعات شبانه روز تحت بازجوئیهای مداوم و حتی برای بیش از ۱۰ ساعت و تحت شدیدترین و غیرانسانیترین شکنجههای روحی و جسمی و شدیدترین توهینها از سوی بازجویان قرار میگیرند. میزان این شکنجهها و ضرب و شتمهای فیزیکی گاه به حدی است که دانشجویان در طول بازجوئی از حال رفته و بیهوش میشوند.»
بازداشت سوم پس از سخنرانی در روز دانشجو ۱۶ آذر ۱۳۸۸
او به منظور سخنرانی در ۱۶ آذر ۱۳۸۸ به تهران دعوت شد او در تجمع دانشجویی روز ۱۶ آذر دانشگاه امیرکبیر که در ادامه تظاهراتهای جنبش سبز در ایران برگزار شده بود، همراه عدهای از دانشجویان شرکت کرد.[پیوند مرده] این دانشجو که عکسش در بسیاری از تجمعات دانشجویی مخالف نظام به عنوان نماد «مقاومت جنبش دانشجویی» در میان تجمع کنندگان توزیع میشود، در طی یک سخنرانی به نقد مسئولین رده بالای حاکمیت و از جمله آیتالله علی خامنهای پرداخت.
وی هنگامی که به همراه برخی دیگر از دانشجویان قصد خروج از درب حافظ دانشگاه را داشت توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت. ضرب شتم وی در خیابان به حدی شدید بود که موجب شوکه شدن عابران و رهگذران شد. مامواران پس از ان اقدام وی را به مکانی نا معلوم منتقل کردند.
برادر او علی توکلی در تاریخ ۲۶ آذر ۱۳۸۸ در مصاحبه با رادیو فردا ضمن تایید ضرب و شتم برادرش در خصوص نحوهٔ دستگیری برادرش گفت: «آن جور که شاهدان اظهار کردهاند و ما شنیدهایم گویا یک ون سفیدرنگ بدون پلاک و یک پژوی ۴۰۵ که پلاک دولتی داشتهاست آنها را تعقیب میکنند. سر چهار راه کالج به شدت آنها را میزنند و بعد هم با خودشان میبرند.»
مجید توکلی در ۳۰ دی ۱۳۸۸ از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به جرم اجتماع و تبانی علیه نظام، تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و توهین به ریاست جمهوری به هشت سال و شش ماه حبس تعزیری، ۵ سال محرومیت از فعالیت سیاسی و ۵ سال ممنوعیت از خروج از کشور محکوم شد.
در ۵ بهمن ۱۳۸۸ توکلی هنگامی که در سلول انفرادی نگهداری میشده، در اعتراض به رأی صادر شده در دادگاه اولیه، دفاعیهای خطاب به قاضی دادگاه مینویسد و توضیحاتی درباره اتهامهای وارد شده به خودش ارائه میکند. او خواستار لغو حبس در سلول انفرادی و پایاندادن به فشارها و دیدار با وکلایش بوده و به محرومیت خویش از داشتن وکیل اشاره کردهاستخانواده مجید توکلی در نامهای به دبیرکل سازمان ملل خواهان رسیدگی سریع و اعزام بازرسین برای بررسی وضعیت او شدند.
کمپین من مجید هستم
یک روز پس از دستگیری وی خبرگزاری فارس با انتشار عکسی از مجید توکلی با چادر و مقنعه پرداخت و مدعی شد که او با لباس مبدل قصد فرار داشتهاست. در کنار این عکس تصویری از ابولحسن بنی صدر که با لباس زنانه از ایران رفته بود نیز منتشر گردید.
عدهای از فعالان سیاسی با اشاره به نحوه ساخت این عکس و همچنین عکس جعلی بنی صدر آن را اقدامی مضحک از سوی این خبرگزاری برای تحقیر توکلی دانستند. روزنامه آفتاب یزد هم این عکس را جعلی دانسته و پیرامون چنین اقداماتی به قوه قضائیه هشدار دادهاست] برخی از فعالان سیاسی نیز احتمال میدهند که بازجویان برای تحقیر توکلی پس از دستگیری وی را وادار به پوشیدن لباس زنانه و عکس برداری از وی کرده باشند.
اما این اقدام بر خلاف تصور اولیه دستگاههای امنیتی منجر به به راه افتادن موجی از انتقاد به حجاب اجباری زنان و همچنین حمایت همزمان از مجید توکلی شد.
در همین ارتباط صدها نفر از مردان اقدام به پوشیدن چادر یا روسری و انتشار عکس خود در فضای مجازی کردند.[۲][۱۷]
سایت ایرانیان نیز اقدام به ایجاد بخشی برای انتشار تصاویر مردان با حجاب کرد. اقدام دستگاههای امنیتی و تبلیغاتی جمهوری اسلامی علیه مجید توکلی و همچنن واکنش این گروه از مردان و ایجاد کمیپن مردان با حجاب، بازتابهای متعدد در رسانههای بینالمللی نیز داشت
بازداشت اول و دوم
وی اول بار پس از اعتراض به حضور محمود احمدینژاد در این دانشگاه و پس از آن چاپ نشریات جعلی دانشگاه در سال ۱۳۸۵ دستگیر و مدت ۱۵ ماه را در کنار چند دانشجوی دیگر در زندان بسر برد، گرچه در نهایت برخلاف نظر وزارت اطلاعات و دادستان تهران و مسئولان دانشگاه امیر کبیر از این اتهام تبرئه شدند.
وی بار دیگر پس از شرکت در مراسم سالگرد درگذشت مهدی بازرگان در مقابل حسینیه ارشاد دستگیر شد و ۱۱۵ روز را در بازداشت انفرادی در بندهای ۲۴۰ و ۲۰۹ زندان اوین گذراند با وثیقه ۲ میلیارد ریالی آزاد شد.
کمیته حقوق بشر انجمن اسلامی دانشگاه امیر کبیر پیرامون شکنجه دانشجویان طی بیانیهای اعلام کرد: «تجربه بازداشت دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک در ادوار متعدد نشان دادهاست که در این دوران تمامی دانشجویان برای مدت طولانی در سلول انفردای بسر میبرند. آنها در تمامی ساعات شبانه روز تحت بازجوئیهای مداوم و حتی برای بیش از ۱۰ ساعت و تحت شدیدترین و غیرانسانیترین شکنجههای روحی و جسمی و شدیدترین توهینها از سوی بازجویان قرار میگیرند. میزان این شکنجهها و ضرب و شتمهای فیزیکی گاه به حدی است که دانشجویان در طول بازجوئی از حال رفته و بیهوش میشوند.»
بازداشت سوم پس از سخنرانی در روز دانشجو ۱۶ آذر ۱۳۸۸
او به منظور سخنرانی در ۱۶ آذر ۱۳۸۸ به تهران دعوت شد او در تجمع دانشجویی روز ۱۶ آذر دانشگاه امیرکبیر که در ادامه تظاهراتهای جنبش سبز در ایران برگزار شده بود، همراه عدهای از دانشجویان شرکت کرد.[پیوند مرده] این دانشجو که عکسش در بسیاری از تجمعات دانشجویی مخالف نظام به عنوان نماد «مقاومت جنبش دانشجویی» در میان تجمع کنندگان توزیع میشود، در طی یک سخنرانی به نقد مسئولین رده بالای حاکمیت و از جمله آیتالله علی خامنهای پرداخت.
وی هنگامی که به همراه برخی دیگر از دانشجویان قصد خروج از درب حافظ دانشگاه را داشت توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت. ضرب شتم وی در خیابان به حدی شدید بود که موجب شوکه شدن عابران و رهگذران شد. مامواران پس از ان اقدام وی را به مکانی نا معلوم منتقل کردند.
برادر او علی توکلی در تاریخ ۲۶ آذر ۱۳۸۸ در مصاحبه با رادیو فردا ضمن تایید ضرب و شتم برادرش در خصوص نحوهٔ دستگیری برادرش گفت: «آن جور که شاهدان اظهار کردهاند و ما شنیدهایم گویا یک ون سفیدرنگ بدون پلاک و یک پژوی ۴۰۵ که پلاک دولتی داشتهاست آنها را تعقیب میکنند. سر چهار راه کالج به شدت آنها را میزنند و بعد هم با خودشان میبرند.»
مجید توکلی در ۳۰ دی ۱۳۸۸ از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به جرم اجتماع و تبانی علیه نظام، تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و توهین به ریاست جمهوری به هشت سال و شش ماه حبس تعزیری، ۵ سال محرومیت از فعالیت سیاسی و ۵ سال ممنوعیت از خروج از کشور محکوم شد.
در ۵ بهمن ۱۳۸۸ توکلی هنگامی که در سلول انفرادی نگهداری میشده، در اعتراض به رأی صادر شده در دادگاه اولیه، دفاعیهای خطاب به قاضی دادگاه مینویسد و توضیحاتی درباره اتهامهای وارد شده به خودش ارائه میکند. او خواستار لغو حبس در سلول انفرادی و پایاندادن به فشارها و دیدار با وکلایش بوده و به محرومیت خویش از داشتن وکیل اشاره کردهاستخانواده مجید توکلی در نامهای به دبیرکل سازمان ملل خواهان رسیدگی سریع و اعزام بازرسین برای بررسی وضعیت او شدند.
کمپین من مجید هستم
یک روز پس از دستگیری وی خبرگزاری فارس با انتشار عکسی از مجید توکلی با چادر و مقنعه پرداخت و مدعی شد که او با لباس مبدل قصد فرار داشتهاست. در کنار این عکس تصویری از ابولحسن بنی صدر که با لباس زنانه از ایران رفته بود نیز منتشر گردید.
عدهای از فعالان سیاسی با اشاره به نحوه ساخت این عکس و همچنین عکس جعلی بنی صدر آن را اقدامی مضحک از سوی این خبرگزاری برای تحقیر توکلی دانستند. روزنامه آفتاب یزد هم این عکس را جعلی دانسته و پیرامون چنین اقداماتی به قوه قضائیه هشدار دادهاست] برخی از فعالان سیاسی نیز احتمال میدهند که بازجویان برای تحقیر توکلی پس از دستگیری وی را وادار به پوشیدن لباس زنانه و عکس برداری از وی کرده باشند.
اما این اقدام بر خلاف تصور اولیه دستگاههای امنیتی منجر به به راه افتادن موجی از انتقاد به حجاب اجباری زنان و همچنین حمایت همزمان از مجید توکلی شد.
در همین ارتباط صدها نفر از مردان اقدام به پوشیدن چادر یا روسری و انتشار عکس خود در فضای مجازی کردند.[۲][۱۷]
سایت ایرانیان نیز اقدام به ایجاد بخشی برای انتشار تصاویر مردان با حجاب کرد. اقدام دستگاههای امنیتی و تبلیغاتی جمهوری اسلامی علیه مجید توکلی و همچنن واکنش این گروه از مردان و ایجاد کمیپن مردان با حجاب، بازتابهای متعدد در رسانههای بینالمللی نیز داشت
Sunday, October 20, 2013
اوین - سال 1364 عکاس: جین گائومی (جین گائومی این عکس را به اشتباه در وبسایت شخصی اش تحت عنوان اسرای جنگ عراق در خیاطخانه بازداشتگاه اوین به ثبت رسانده است!!
اوین
- سال 1364 عکاس: جین گائومی (جین گائومی این عکس را به اشتباه در وبسایت
شخصی اش تحت عنوان اسرای جنگ عراق در خیاطخانه بازداشتگاه اوین به ثبت
رسانده است!!)
اوین یکی از زندانهای ایران و در منطقهٔ اوین درکه در منطقهٔ سعادت آباد تهران قرار دارد. ساخت این زندان در زمینی به وسعت ۴۳ هکتار از دهه ۱۳۴۰ آغاز گردید و در سال ۱۳۵۰ افتتاح شد. زندان اوین رسماً عنوان بازداشتگاه موقت را دارد که این دوران موقت ممکن است سالها بطول انجامد.
زمینی که در آن زندان اوین ساخته شدهاست، سابقا خانه سید ضیاءالدین طباطبایی، روزنامهنگار و نخستوزیر ایران بود.
پیش از انقلاب اسلامی ایران، اوین مستقیماً توسط ساواک اداره میگردید.
برخی از بندهای این زندان زیر نظر قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران نبوده و توسط سایر نهادها اداره میگردد. برای مثال بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ این زندان که دارای سلولهای انفرادی و چند نفره (موسوم به سوئیت) میباشد در اختیار وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران بوده و بند ۲الف آن زیر نظر سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میباشد. طبق گزارشات زندانیان ضرب وشتم و شکنجه و استفاده از شوک جز عادیترین اعمال در بند 2 الف محسوب میشود.
تردد و حضور زندانیان سیاسی خارج از سلولها فقط با داشتن چشمبند ممکن است.
هیچ شخصی غیر از پرسنل و متهمین، حتا عالی رتبهترین مقامات حق ورود به محدوده بازداشتگاه ۲۰۹ وزارت اطلاعات را ندارند. اکثر متولیان امور بازداشتیها بالای 55 سال سن دارند و دارای نسبتهای فامیلی باهم هستند.
بندهای هفت و هشت زندان اوین معمولاً به زندانیان با جرایم مالی اختصاص دارند. این بندها به با کیفیتترین بندهای زندان در کشور معروف هستند.
بند ۳۵۰ (بند امنیتی یا کارگری) از بندهای عمومی اوین و زیر نظر قوه قضائیهاست که در گذشته بخش ۳ نامیده میشدهاست.
بند 325 و 500 الف ویژه روحانیت است.
اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ واقعهای بود که تعداد کثیری از زندانیان سیاسی در زندانهای نظام جمهوری اسلامی ایران، مخصوصاً زندان اوین و همچنین در زندانهای سراسر ایران در ماههای مرداد و شهریور ۱۳۶۷ اعدام شدند.
زندانیان سیاسی آن زمان تهران در زندانهای اوین و گوهردشت نگهداری میشدند و پس از حکم آیت الله خمینی، مبنی بر اعدام «مرتدین»، «ملحدین» و «دشمنان قسم خورده نظام جمهوری اسلامی» اعدامها در سطحی وسیعی در زندانهای اوین و گوهردشت و دیگر زندانهای شهرهای دیگر ایران به مرحله اجرا گذاشته شد.
اعتراض آیت الله منتظری به اعدامهای تابستان ۶۷ منجر به عزل و تبعید خانگی وی شد. وی درآن زمان قائم مقام روحالله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران بود.
لینک وبسایت عکاس:
http:// www.magnumphotos.com/ C.aspx?VP3=SearchDetail&VBI D=2K1HZSG2TH9I&PN=20&IID=2 S5RYD1ZYJ36
اوین یکی از زندانهای ایران و در منطقهٔ اوین درکه در منطقهٔ سعادت آباد تهران قرار دارد. ساخت این زندان در زمینی به وسعت ۴۳ هکتار از دهه ۱۳۴۰ آغاز گردید و در سال ۱۳۵۰ افتتاح شد. زندان اوین رسماً عنوان بازداشتگاه موقت را دارد که این دوران موقت ممکن است سالها بطول انجامد.
زمینی که در آن زندان اوین ساخته شدهاست، سابقا خانه سید ضیاءالدین طباطبایی، روزنامهنگار و نخستوزیر ایران بود.
پیش از انقلاب اسلامی ایران، اوین مستقیماً توسط ساواک اداره میگردید.
برخی از بندهای این زندان زیر نظر قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران نبوده و توسط سایر نهادها اداره میگردد. برای مثال بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ این زندان که دارای سلولهای انفرادی و چند نفره (موسوم به سوئیت) میباشد در اختیار وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران بوده و بند ۲الف آن زیر نظر سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میباشد. طبق گزارشات زندانیان ضرب وشتم و شکنجه و استفاده از شوک جز عادیترین اعمال در بند 2 الف محسوب میشود.
تردد و حضور زندانیان سیاسی خارج از سلولها فقط با داشتن چشمبند ممکن است.
هیچ شخصی غیر از پرسنل و متهمین، حتا عالی رتبهترین مقامات حق ورود به محدوده بازداشتگاه ۲۰۹ وزارت اطلاعات را ندارند. اکثر متولیان امور بازداشتیها بالای 55 سال سن دارند و دارای نسبتهای فامیلی باهم هستند.
بندهای هفت و هشت زندان اوین معمولاً به زندانیان با جرایم مالی اختصاص دارند. این بندها به با کیفیتترین بندهای زندان در کشور معروف هستند.
بند ۳۵۰ (بند امنیتی یا کارگری) از بندهای عمومی اوین و زیر نظر قوه قضائیهاست که در گذشته بخش ۳ نامیده میشدهاست.
بند 325 و 500 الف ویژه روحانیت است.
اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ واقعهای بود که تعداد کثیری از زندانیان سیاسی در زندانهای نظام جمهوری اسلامی ایران، مخصوصاً زندان اوین و همچنین در زندانهای سراسر ایران در ماههای مرداد و شهریور ۱۳۶۷ اعدام شدند.
زندانیان سیاسی آن زمان تهران در زندانهای اوین و گوهردشت نگهداری میشدند و پس از حکم آیت الله خمینی، مبنی بر اعدام «مرتدین»، «ملحدین» و «دشمنان قسم خورده نظام جمهوری اسلامی» اعدامها در سطحی وسیعی در زندانهای اوین و گوهردشت و دیگر زندانهای شهرهای دیگر ایران به مرحله اجرا گذاشته شد.
اعتراض آیت الله منتظری به اعدامهای تابستان ۶۷ منجر به عزل و تبعید خانگی وی شد. وی درآن زمان قائم مقام روحالله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران بود.
لینک وبسایت عکاس:
http://
Subscribe to:
Posts (Atom)